علوم عقلی

علوم عقلی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

دلیل علامه ی طباطبائی بر غیر مادی بودن روح

پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۱، ۱۲:۱۵ ق.ظ

[چند اشکال از دانشمندان بر این مقاله‏]

اشکال- [اول‏]

ممکن است در بیان گذشته خرده‏ گیرى نموده- و بگوئید ادراک همان خاصه مادى است- که در سلسله عصب یا مغز حاصل مى‏شود- و موضوع بزرگى و کوچکى و دورى و نزدیکى را- کاوشهاى عملى حل کرده علم امروزه عقیده دارد- به اینکه دستگاه ادراک بصرى- یک دستگاه دقیق عکاسى بیش نیست- و همه اشعه در نقطه زرد چشم گرد آمده- و ابصار محقق مى‏شود-  و ما بجز همان نقطه چیزى‏ نمى‏ بینیم- چیزى که هست از کوچکترین جزئى که- در این نقطه مشاهده مى‏کنیم- بقیه اجزاء را اندازه مى‏گیریم- و از نسبت و فواصل اجزاء بزرگترى- و کوچکترى نسبى بدست مى‏آید- و البته در این مرحله اختلاف کیفیات دیگر- از قبیل سایه‏ ها و مانند آنها نیز مؤثر است- تا اینجا اختلافات نسبى مؤثر مى‏ باشد- و چون با رؤیت هاى‏ دیگرى حجم باصره خودرا تقریبا با بدن خود و بدن خود را با جسمهاى خارج از خود اندازه گرفته‏ ایم از این روى میدانیم که تقریبا نسبت حاضره را تا چه اندازه باید بزرگ نمود تا بحقیقت نزدیک شده و انطباق پزیرد و در نتیجه هنگام رؤیت خارج بانضمام این افکار جهان پهناورى را تحت ابصار میاوریم و مى پنداریم که‏ شخص- این ابصار با این بزرگى را درک مى‏کند-.

پاسخ- بیان گذشته ما متکى به انکار این حقایق علمى نبوده- بلکه سخن ما متوجه هدف دیگرى است- و آن اینست که مدرک ما- به ضمیمه روابط تصدیقى و فکر نامبرده- یک واحد را تشکیل داده و چیزى را بوجود مى‏ آورد- که بقول اشکال کننده پندار است- و این پنداشته ما با خواص عمومى ماده تطبیق نمى‏کند- در عین حال که پدیده ه‏اى که در نقطه زرد یا مغز است- داراى خواص مادى است-.

گذشته از اینکه همین روابط تصدیقى- این او است این چنان است- قابلیت انقسام را ندارد- و اگر چنانچه یک خاصه مادى و جایگیر در مغز بود- و با انقسام مغز منقسم بود- و از این روى این خصوصیات را به اشعه مجهوله- یا امواج نامرئى نیز نسبت نمى‏توان داد- زیرا بالاخره همه مادى بوده و حکم ماده را دارند

اشکال [دوم‏]

ما در مورد خط و سطح- و جسم خواص ماده را نمى‏بینیم- و ندیدن غیر از نداشتن است- گاهى که خط و سطح و جسم را متصل واحد مى‏بینیم- اجزاء ماده را دیده و فواصل خلاء را نمى‏بینیم- نه اینکه دیده باشیم فواصل نیست آنگاه مى‏پنداریم- چیزهائى بى خواص ماده موجود شده‏اند-.

پاسخ‏ در صحت این بیان سخنى نداریم- ولى بخلاف انتظار شخص اشکال کننده- نتیجه این بیان بنفع ما است- ما خط و سطح و جسم را بى شکاف مى‏ بینیم- پس در ظرف ادراک ما سطح و خط و جسم بى شکاف موجودند-  و بعبارت دیگر که شخص اشکال کننده بیشتر مى پسندد- ما در مورد ادراک خط و سطح و جسم مى‏پنداریم- چیزهائى‏ بى خواص ماده موجود شده‏ اند- یعنى در ظرف پندار ما- چیزهائى بى خواص ماده موجود شده‏ اند- و این چیزها موجودند- زیرا خطا و صواب و پندار- و حقیقت مفاهیمى هستند نسبى و قیاسى- پندارهاى ما هنگامى که با خارج سنجیده شود- پندار و پوچ است و گر نه حقیقتى است از حقایق-.

این سخن را که در مورد محسوسات با حواس ظاهره گفتیم- در مورد خواص روحى مانند اراده- و کراهت و حب و بغض و علم و تصدیق- وجدانیات باصطلاح منطق- نیز صادق و قابل تطبیق است- زیرا ما این پدیده‏ ها را آشکار و بى تردید- در خودمان مشاهده مى‏ نماییم- در حالى که خواص عمومى ماده را- از قبیل انقسام و تحول درست دقت شود ندارند- پس اینگونه پدیده‏هاى نفسانى نیز مادى نخواهند بود-.

و نیز این سخن را در مورد یک دسته دیگر- از ادراکات مدرکات کلیه عقلیه باصطلاح فلسفه- نیز مى‏توان اجراء کرد- زیرا معانى کلیه با یک سلسله اوصاف و خواصى مقارنند- که در ماده ممتنع الوقوع هستند- اگر چه در عین حال به ماده به نحوى انطباق دارند- مانند مفهوم انسان کلى که بهر انسان خارجى صادق است- با این همه در ماده انسانى که- بهر انسان قابل تطبیق باشد نداریم- زیرا هر انسان که در خارج مى‏باشد شخصى است- که بغیر خود قابل تطبیق نیست-.

این معانى کلیه کلى و ثابت و مطلق مى‏باشد- و در جهان ماده موجودى با این صفات نداریم- و هر چه هست شخصى و متغیر و مقید مى‏باشد- پس این سلسله از مدرکات را- نیز مجرد از ماده باید شمرد.

اصول فلسفه و روش رئالیسم/شهید مطهری/ج 1 ص 95

  • عیسی شیروانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی