علوم عقلی

علوم عقلی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تعریف فلسفه» ثبت شده است

۰۶
آذر

گفته اند حکمت شبه وصفی به إله عالم است . یعنی به واسطه ی این علم روح انسان متصف به صفات الله شود و متخلّق به اخلاق الهی گردد : و این اتصاف و تخلّق روح را از حیات فانی بشریّت بمیراند و نشئه ی باقی ابدیّت حیات بخشد ، پس به زبان حال روحی همی سراید ؛

نیست از خود هستم از دلدار خود                        چون که جان کردم فدای یار خود

خوش بمردم در رهش زین آب و گل                    چیست قطره پیش بحر جان و دل

مردم از ظلمت به نور اندر شدم                         قطره ای دریای پر گوهر شدم

پس به واسطه ی فنای شهودی در انوار جمال الهی ، به دولت بقای ابد رسد و ابتهاج روحی بی حد یابد . و چون هر نفس کمال اشتیاق به ابدیّت حیات خود دارد و وجود خودش را دایم خواهد ، پس چون نظر در این تعریف کند و دریابد که نتیجه ی تحصیل علم و حکمت حیات ابد یافتن است و به تشابه ظلّی در ظلّ وجود ابدی حق شتافتن ، پس مسلم در تمام عمر به تمام قوا در وصول بدین مقصد أعلی منتهای جهد و کوشش در طریق تحصیل بنماید . و این تعریف ، چنانکه اشاره شده از علت غائی مأخوذ است ، زیرا تشابه ظلی و خُلقی به إله عالم یافتن غایت حکمت الهی است ، بدان بیان که در ضمن معنی تعریف گذشت .

حکمت الهی/حکیم الهی قمشه ای/ص 16

 

  • عیسی شیروانی
۰۶
آذر

علم به احوال اعیان موجودات بدان گونه که هستند به قدر حوصله ی ادراک بشر . این تعریف علم حکمت را از علت صوری ، که احوال اعیان موجودات است ، أخذ شده ؛ و از علت غایی که قدر قوّت بشری است . و چون هر نفس شیّق به کمال از جهل به احوال عالم متألم و از علم به آن لذّت روحی یابد ، پس از نظر در این تعریف دریابد که سعادت معنوی در تحصیل این علم است ؛ و رسیدن بدان سعادت محرک شوقی او به تحصیل علم گردد .

حکمت الهی/حکیم الهی قمشه ای/ص 15

 

  • عیسی شیروانی
۰۶
آذر

گردیدن انسان عالم عقلی مطابق با عالم عینی . یعنی انسان به واسطه ی تحصیل علم حکمت جهانی گردد مانند جهان آفرینش ؛ زیرا حقایق عالمِ وجود همه در نفس ناطقه ی او نقش روحانی بندد ، آنگاه به ذات خود از هر چه در عالم است مستغنی گردد . و در مقام او همی گفته اند :

ای نسخه ی نامه الهی                     وی آیینه ی جمال شاهی

بیرون ز تو نیست هر چه هستیست                  از خود بطلب هر آنچه خواهی

و این تعریف برای حکمت روشن است که از علت مأخوذ است . و چون هر نفس را شوق موکد برای آن است که تمام کشور هستی مسخّر او گردد و وجود را مالک مُلک آفرینش بیند ، پس در این تعریف چون نظر کند به رغبت بی حد در پی این علم بگراید ، تا سلطنت حقیقی بر تمام عالم مِلک و ملکوت پیدا کند ، بلکه خود تمام عالم شود . و البته در این راه مقصود بزرگ رنج وی راحت گردد ، زیرا رنج راحت شود چون مطلب بزرگ باشد ، و در راه تحصیل آن قدم به همت عالی بر دارد .

حکمت الهی/حکیم الهی قمشه ای/ص 15

 

  • عیسی شیروانی
۰۶
آذر

خروج نفس از نقص و قوّه به سوی کمال لایق او در جانب علم و عمل . و این تعریف مأخوذ از علت مادّی و علت صوری است . اما علت مادّی کمال نفس قابل ، و علت صوری کمال علم وعمل است ؛ و به وجهی کمال علیت غایی نیز هست ، و چون هر نفس را به رهیدن از نقص و رسیدن به کمال اشتیاق ذاتی است ، پس در تعریف موجب نشاط مستعدین و شوق آنها به تحصیل حکومت گردد ، و در نیل به این مقصود رنج و متاعب طریق بر آنها سهل شود .

حکمت الهی/حکیم الهی قمشه ای/ص 15

 

  • عیسی شیروانی