علوم عقلی

علوم عقلی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علم» ثبت شده است

۱۲
آذر

به مجموعه ای از قضایا اطلاق می شود که مناسبتی بین آنها لحاظ شده باشد .

آموزش فلسفه/آیت الله مصباح/ج1 ص84

  • عیسی شیروانی
۰۷
آذر

تعریف یک علم به چند طریق ممکن است :

1.تعریف به مسائل : مثل اینکه در تعریف ریاضیّات بگوییم علمی است که از جمع ، تفریق و ضرب و تقسیم و ... بحث می کند .

2.تعریف به موضوع : مثل اینکه بگوییم ریاضیّات علمی است که از احوال کمیّت سخن می گوید .

3.تعریف به غایت و فائده : مثل اینکه بگوییم ریاضیات علمی است که محاسبات را بر ما آسان می کند. گاهی هم ممکن است در تعریف یک علم به همه یا برخی از عناصر فوق اشاره شود.

بهترین راه برای تعریف یک علم این است که نخست موضوع آن کاملاً مشخص شود و سپس مسائل آن علم و ماهیّت آنها کاملاً روشن گردد و با توجّه به همه ی این جهات ، تعریف علم ارائه شود.

آموزش فلسفه/محسن غرویان/ص47

 

  • عیسی شیروانی
۰۳
آذر

مراد از موضوع یک علم ، عنوان جامع و امر مشترکی که در آن راجع به آثار ، احکام ، خواصّ و اقسام آن بحث می شود .

آموزش فلسفه/محسن غرویان/ص 42

 

  • عیسی شیروانی
۰۲
آذر

مسائل یک علم عبارت است از قضایایی که موضوعات آنها زیر چتر عنوان جامعی (کل یا کلّی) قرار می گیرند .

موضوع یک علم عبارت است از همان عنوان جامعی که موضوعات مسائل را در بر می گیرد .

آموزش فلسفه/آیت الله مصباح یزدی/ج1 ص 84

 

 

  • عیسی شیروانی
۳۰
آبان

الهی ، گر چه علم رسمی سر به سر قیل و قال است ، باز شکر که علم و کتاب حجابم شدند نه سنگ و گل و درهم و دینار

الهی نامه ص 42

  • عیسی شیروانی
۱۶
آبان

در تصویر صحیح اتحاد مدرِک و مدرَک آنچه بیش از همه مهم و ضروری می نماید ، فهم معنای معلوم بالذات و معلوم بالعرض و تفاوت میان آن دو است ، چرا که مراد از اتحاد عاقل به معقول ‌اتحاد عاقل با معقول بالذات است و نه معقول بالعرض ، که اشیای خارج از نفس ناطقه ی انسانی ما و بیرون از صقع قوّه ی عاقله می باشد . زیرا هیچ انسان عاقلی نمی گوید که جوهر عقل و عاقل با موجودات خارجی چون فلک و مَلَک و حیوان و جماد و نبات یکی می شوند بلکه از این اتحاد ، ‌اتحاد عاقل به حقیقتی است در صقع نفس ناطقه وجود یافته است و آن عبارت از معقول بالذات است .

  • عیسی شیروانی
۰۶
آبان

حضرت استاد علامه حسن زاده آملی در فصل نهم رساله گهر بار خود به نام «قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند» به نیکویی به جواب این سوال پرداخته و در ضمن اشارت به شش مطلب أساسی در فصل مذکور این پندار را پاسخ گفته اند و ما در اینجا به بخشی از عبارات آن به نحو تلخیص و اندکی تصرف ، تبرک می جوییم :

  • عیسی شیروانی