علوم عقلی

علوم عقلی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

۱۲
ارديبهشت

فرق بین امر تکوینی و تشریعی (تکلیفی) آن است که :

امر تکوینی بدون واسطه است . ولی امر تکلیفی با واسطه است ، که واسطه ی آن سفرای الهی اند . و در امر تکلیفی امکان مخالفت است و لذا بعضی از مردم به انبیاء ایمان می آورند و بعضی کفر می ورزند و بعضی به همه اوامر انبیاء عمل می کنند و بعضی دیگر عصیان ، اما در امر تکوینی امکان مخالفت مطرح نیست . مثل قول حق تعالی (إنّما أمره إذا أراد شیئاً أن یقول کن فیکون)  

شرح دفتر دل/انتشارات نبوغ/چاپ 1389/داود صمدی آملی/ج1/ ص395

 

 

  • عیسی شیروانی
۱۲
ارديبهشت

اسما عینى تکوینى عوالم وجودى ، حقایق نوریه وجودیه اند که رسیدن بدانها نور و کمال است ، نه صرف آشنایى به مفاهیم الفاظ که اصوات و نقوش اند. تعلیم و تعلم الفاظ و تفهیم مفاهیم لغات موجب ارتقا وجودى انسان به درجات حقیقى نورى وجودى نمى شوند و انسان را به معارج خداى ذوالمعارج قریب نمى دهند و صرف تعلیم لغات موجب تفاخر آدم بر ملائکه نمى شوندو (علم آدم الاسما کلها ثم عرضهم على الملائکه فقال انبئونى باسما هولاء)(بقره/31) در ضمیر هم ، و اسم اشاره هولاء دقت باید کرد و درباره تعلیم به آدم و عرض به ملائکه و انبیا دقت بیشتر لازم است .
این اسما حقائق مخلوقات و مفاتیح غیب اند که انسان به اتصال و وصول بدانها اسم اعظم مى شود و صاحب مقام محمود مى گردد.
مقام محمود انسان که حامد آن دانشمندان و فرشتگان بلکه خداى سبحان است ، ادراک حقایق نوریه موجودات کماهى از راه نظر و برهان ، و کمال آن بنحو شهود و عیان است . )و من اللیل فتهجد به .. ) الایه.
پس مقام محمود مقام دارایى اسماء الله و رسیدن به حقایق اشیا است نه دانایى. آرى آن اسمى که موجب ارتقاء و اعتلاى گوهر انسان است که تا کم کم به جایى مى رسد که در ماده کائنات تصرف مى کند همان اسم عینى است که چون انسان به حسب وجود و عین ، به هر اسمى و از اسماء الهیه که کلمات کن او هستند متصف شود سلطان آن اسم و خواص ‍ عینى او در او ظاهر گردد که همان اسم مى شود و آنگاه دگران هم بکنند آنچه مسیحا مى کرد و به عبارت شیواتر و رساتر آنکه  :ان المقام المحمود هو التشبه بالاله بقدر الطاقه البشریه و مفاده ان من تکون علومه حقیقه و صنائعه محکمه و اعماله صالحه و اخلاقه جمیله و آراوه صحیحه و فیضه على غیره متصلا یکون قربه الى الله و تشبهه به اکثر لان الله سبحانه کذلک
البته روشن است که خلوت و سکوت در شب را براى رسیدن به این مقام دخلى به سزا است که (من و اللیل فتهجد..) الایه که در ثلث آخر شب که هوا تصفیه شده و با روح بخارى مزاج انسان مسانخ است و بدن هم از خستگى بدر آمده است که انتقالات و تمثلات و مکاشفات زودتر و بهتر و قویتر روى مى آورند، و ابن فارض در تائیه نیکو گفته است :

اذا اسفرت فى یوم عید تزاحمت

على حسنها ابصار کل قبیله

فارواحهم تصبو لمعنى جمالها

واحداقهم من حسنها فى حدیقه

و عندى عیدى کل یوم ارى بها

جمال محیاها بعین قریره

و کل اللیالى لیله القدر ان دنت

کما کان ایام اللقا یوم جمعه

در ینبوع الحیاه حضرت استاد عارف ما آمده است :

و ما ذقت فى دهرى من انواع لذه

فلا تعدل معشار اوقات خلوتى

و فى لجه اللیل الذکا تلالات

و قد جرت الانهار من قلب صخره

و قد نور الروح انین لیالیا

و قد طهر السر دموع کریمتى

و فى الذکر انسى ثم فى الانس ذکره

تسلسل ذاک الدور یومى ولیلتى

فلا تترک الاسحار ان کنت ساهرا

و لا تهمل الاذکار فى اى وقعه

کسى که به مقام محمود راه یافت و حقایق کلمات نوریه عالم را ادارک نمود و به مقام شهود بار یافت مى بیند که همه اوست که اللهم ارنى الاشیا کما هى در این مشهد شریف فقر نورى موجودات ظهور مى کند و غناى محض وجود مساوق حق تجلى مى کند و همه کلمات نوریه پر از نور حق مى یابد که( قد ملا کل شى نوره ).

شرح دفتر دل/انتشارات نبوغ/چاپ 1389/داود صمدی آملی/ج1/ ص 288

 

 

  • عیسی شیروانی
۱۲
ارديبهشت

محمود بودن حضرتش له لحاظ قوس صعود، و احمد به لحاظ قوس نزول و محمد بین قوس نزول و صعود که در این نشئه طبیعت است که حقیقت محمدیه صلى اللّه علیه و آله از قوس نزول و این نشئه و قوس صعود همه جا را فرا گرفته است که به لحاظات گوناگون ، اسماى مختلف پیدا کرده است .
اسامى مبارکه سه گانه حضرت در قرآن آمده است که در سوره مبارکه اسرا فرمود:و من اللیل فتهجد به نافله لک عسى ان یبعثک ربک مقاما محمودا(اسراء/79)چون در قوس ‍ صعود است به مقام محمود یاد شده است .
در سوره صف فرموده که جناب عیسى علیه السلام به بنى اسرائیل گفته است :و اذ قال عیسى ابن مریم یا بنى اسرائیل انى رسول الله الیکم مصدقا لما بین یدى من التوراه و مبشرا یاتى من بعدى اسمه احمد
که اخبار به غیب است و در جاى خودش روشن است که اخبار به غیب مال قوس نزول است ، لذا جناب عیساى مسیح در قوس نزول از حضرت خاتم به احمد صلى اللّه علیه و آله نام برده است . در چهار آیه دیگر قرآن که آیه صد و چهل و چهارم از آل عمران و آیه چهلم از سوره احزاب و آیه دوم از سوره مبارکه محمد صلى اللّه علیه و آله و آیه بیست و نهم از سوره فتح ، حضرتش را به اسم شریف محمد نام برده است . در سوره فتح فرمود: محمد رسول الله و الذین معه اشدا على الکفار رحما بینهم و در سوره محمد صلى اللّه علیه و آله فرمود: (( و آمنوا بما نزل على محمد و هو الحق من ربهم )) و در سوره احزاب فرمود:ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و در سوره آل عمران فرمود:و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل
به هریک از اسامى مذکور نام برده شود صلوات بر آن حضرت فرستاده مى شود.

شرح دفتر دل/انتشارات نبوغ/چاپ 1389/داود صمدی آملی/ج1/ ص 287

 

 

  • عیسی شیروانی