علوم عقلی

علوم عقلی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریمی دل شب» ثبت شده است

۱۹
تیر

برکات در تاریکی دل شب

1.به آب حیات انسانی که علم و ادراک حقایق آن سویی است دسترسی پیدا می شود.

2.در شب می شود با قرآن حشر خاص پیدا شود تا این حقیقت غیرمتناهی ، مطابق شأنیت هر خواننده ای خود را به او نشان دهد و بر او متجلّی گردد .

3.در شب می توان سیر صعودی انسانی نمود که بر قدم ابراهیم قرار گرفته و از رویت کواکب و قمرو شمس به رویت ملکوت سماوات و ارض راه یافت که «و إذ نری ابراهیم ملکوت السماوات و الارض» .

4.با تهجد شبانه می توان به مقام شامخ محمود راه یافت که «و من اللیل فتهجد به نافلة لک عسی أن یبعثک ربک مقام محمودا» .

5.شب ، وقتی تجلّی آیات الهی است که هر بیدار دلی را به تفکر و تعقل وا می دارد که فکر و ذکر را در آن ظهوری تام است «الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السماوات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقتا عذاب النار» .

6.شب برای آرامش و سکونت است «الله الذی جعل اللیل لتسکنوا فیه» و آن را که سکونت است صعود است .

7.شب وقت شناگری در دریای بیکران وجود است که «و من اللیل فسبحه و إدبار السجود» صاحبان سجده های طولانی را در دل شب پروازهاست که در ابیات طبری مولایم آمده است :

نصف شو که پُر سُمه گیرمه وضو خمّه نماز    کمه چی پروازها با اینکه بی پر هسمُه

8.شب است که اهل الله را اویس قرنی مشهد می سازد که گاهی در سجده اند و گاهی در رکوع ؛ و گاهی در قعود و گویند ایکاش از اول تا آخر عالم یک شب بود و ما آن شب را در سجده بودیم «أمن هو قانت آناء اللیل ساجداً و قائماً یحذر الآخرة» .

9.شب را زمان معراج زمان قرار داده اند که تا عبد در عوالم وجودی بی انتها به سیر و سفر بپردازد که «سبحان الذی أسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام إلی المسجد الأقصی» در این سیرش به هر آنچه که مقصود وی است بدان دست یابد .

10.شب وقت مواعده ی با کلیمی مشربان است که «و إذ واعدنا أربعین لیلاً»  در میقات شب ، عاشقان ، لباس احرام بر تن کنند و لبیک گویان «ربّ أرنی انظر إلیک» را نغمه ی شباهنگ خویش قرار دهند و با دو بال علم و عمل تا بر در دوست پرواز کنند .

11.شب سکوت آورد که سکوت از سفره ی رحمت رحیمیّه ی حق محسوب می گردد .

12.شب تنزل ملائکه الله و بلکه قرآن را در پی دارد که «إنا أنزلناه فی لیلة القدر» .

13.شب ، درد صاحبان دل را ظهور می دهد و آنان را به نعمت عظمای اسم اعظم «آه آه آه» مترنم می کند که آنان را جز آه در بساط نیست ، لذا گویند : الهی از من آهی و از تو نگاهی .

14.در شب درهای رحمت الهی را باز می کنند و همگان را به ارتزاق از نعمت حضور و مجالست با ربّ ودود دعوت نمایند .

بالاخره آن که انسانیت است دست طلب بر دامن شب است تا خویش را ببیند و به تماشای آنچه که در خود کاشته است بپردازد . و شب بود که پسر عامری را مجنون کرد ، و نجم آملی را عاشق لیلی آفرین قرار داد . فتدبر .

15.شب «أنا ربکم الأعلی» را به «إنی أنا الله رب العالمین» تبدیل می کند و موسوی مشهدان را به وادی ایمن و مقدس طوری وارد می کند تا در دل شب به مشاهدات نوریه وصول پبدا کند .

شرح دفتر دل/ج 2/ص 85

  • عیسی شیروانی