غیر از مقام نبوّت تشریعی و ولایت تشریعی ، باب تمامی کمالات و مقامات انسانی ، به روی همگان باز است . نبوّت تشریعی عبارت از دریافت به تأثیر قدسی در قالب شریعت خاصّه است ؛ بدین معنی که رسول الهی واجب ، لازم ، مستحب و مکروه را از جانب حضرت حقّ به عموم مردم می شناساند ، که این مرتبه از نبوّت به واسطه شخص مبارک حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به پایان رسید و بعد از وجود مبارک ایشان کسی حائز این مرتبه از نبوّت نخواهد شد ؛ «حلال محمد حلال إلی یوم القیامة و حرامه حرام إلی یوم القیامة».
نبوّت تشریعی در چهار بخش «أخذ و تبلیغ احکام» ، «تأدیب و اخلاق» ، «تعلیم» و «قیام به سیاست» مطرح می شود .
ولایت تشریعی که عبارت از جعل احکام است ، مخصوص ذات أقدس إله است ؛ یعنی این خداوند است که حلال و حرام اشیاء را تعیین می فرماید و توسط رسول اش آنها را به عموم مردم ابلاغ می کند . و هر چه که تا کنون توسط پیامبر اکرم صلبی الله عیه و آله و سلّم به مردم رسیده است ؛ تمامی آن احکامی بوده که خداوند متعال برای هدایت بندگان جعل کرده است و آن احکام به واسطه ی مرور ایام ، قابل زیاده و نقصان نخواهد بود . چون چنین است ، باب نبوّت إنبائی ، ارتباط با باطن عالم و جناب پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم بسته شده است . نبوّت إنبائی ، ارتباط با باطن عالم و آگاهی از اخبار غیبی نظام هستی است که هر کسی به واسطه ی سعه ی وجودی خود می تواند از آن برخوردار باشد . لذا همه ی ائمه اطهار علیهم السلام ، نبیّ به نبوّت إنبائی بوده اند . اگر می گوییم ائمه ی اطهار علیهم السلام نبیّ نیستند مرادمان نبوّت تشریعی نه نبوّت إنبائی .
چه این که باب ولایت نیز گشوده است و هر کسی می تواند ولیّ الله بشود . حتی در باب عصمت نیز باز است و هر کسی می تواند با عزم و همّت خویش هم از گناهان ظاهری دوری گزیده و مرتبه ی ظاهر خویش را از آلودگی ها و پلیدی ها و گناهان مصون دارد و هم در مرتبه ی وهم و خیال ، از بازیگری ها و مداعبات وهمی و خیالی جلوگیری کند ، اگر چه مرتبه ی أتمّ عصمت را فقط ائمه اطهار و انبیاء علیهم السلام دارند .
شرح انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه/داود صمدی آملی/ص 31