قرب نافله و قرب فریضه
حرکت حق به جانب حق و به تعبیر دیگر طلب حق هر خلق را به دو گونه ی قرب نافله و قرب فریضه می باشد ، در قرب فریضه ، حق خود را تنزل نمی دهد بلکه از همان افق اعلی ، ندای «تعالوا» سر می دهد و به همگان خطاب می کند که بالا بیایید اما در قرب نافله ، چون حق ، خلق را عاجز از بالا رفتن می بیند خود تنزل می کند تا خلق به فیض وجودی وی مستفیض شوند . از این دو قسم آن که از ناحیه قرب فریضه حاصل می شود شریف تر بوده و ارزش و احترام علم بیشتر حفظ می شود چرا که خلق اجازه تنزل به حضرت حق را نداده و می گوید شأن شما أجّل از آن است که برای بالا رفتن من فرود آیید بلکه در جای خود بنشینید تا من به سوی شما بیایم و این لطیفه به نوعی در کریمه ی (یا أیّها الناس أنتم الفقراء إلی الله و الله هو الغنی الحمید) مستور است ، زیرا در این آیه ی شریفه تقدم فقر ما سوی الله و تأخر ذکر غنا و بی نیازی الله ف مشیر بدان معنی است که شما منتظر نباشید تا در مقام قرب نافله خدا تنزل کند و بعد به سوی او بروید بلکه از فقر و طلب ذاتی خود استفاده نمایید و در مقام قرب فریضه خود به بارگاه حضرت اش تقرب نماید ، اگر چه هر طلبی از جانب حق است و این آیه بدان حقیقت نیز اشاره دارد اما لطیفه ای دیگر مستفاد از این آیه ، ادب مع الله است که باید عبد در مقام قرب فریضه قرار گرفته و قبل از تنزّل حقّ ، خود به جانب حضرت حق رهسپار شود . در قوس نزول این خداست که تنزّل می کند و خلق را ظهور می دهد ، اما در قوس صعود این حق است که ارتقاء یافته و به حق می رسد (إنّا لله و إنّا إلیه راجعون) . «إنّا لله» بیان قوس نزول و «إنّا إلیه راجعون» بیان قوس صعود است . و در قوس صعود خلق ناگزیر از طلب و حرکت به جانب حق است ، این است که فرموده اند : بحث علم و عالم و معلوم در قوس صعود و در مقام قرب فریضه مطرح می شود نه قوس نزول و در مقام قرب نافله پس در این معنی خوب تفکّر نما .
شرح رساله رابطه علم و دین ص 60
با تشکر از ارائه صحیح این مطلب