معنای حقیقی اسم شریف تکوینی «الولیّ»
وقتی این معنای از ولایت مورد شرح و بسط قرار گیرد ، دولت کریمه ی {هو الأول و الآخر و الظاهر و الباطن}(حدید/4) ظهور می کند ، و حقیقت واحد وجودی صمدی در سر تا سر کلمات نظام هستی به شهود در می آید ؛ زیرا بر اساس وحدت حقّه ی حقیقه ی صمدیّه وجود ، ما نمی توانیم خدایی را جدای از خلق در نظر بگیریم و به واسطه ی این قرب اعتباری ریال نسبی ، اضافی ، انتزاعی آنها را تدبیر کند ، در عین حالی که کمالات خلق همانند کمال های فرزند ، به تمامه اسناد به خلق داشته و هیچ ارتباطی به حضرت حقّ تعالی نداشته باشد .
ما از اسم شریف «ولیّ» چنین معنایی را اراده نمی کنیم ، بلکه مراد از ولایت و قرب حقّ به خلق این است که از فرط نزدیکی حقّ به خلق ، وجود خلق دم به دم از حضرت حقّ است و هر چه کمال بر خلق مترتّب است ناشی از کمالات بی انتهای حق ّ است ، اگر می بینید ، در حقیقت اوست که می بیند ، اگر می شنود ، در حقیقت اوست که می شنود ، و اگر علم می یابد ، مشتاق می شود ، اختیار می کند ، اراده می نماید و قادر می شود ، یکپارچه اوست که در این مظاهر و مجالی خود را ظهور و بروز داده است . اوست که سخن می گوید ، حکمت را بر زبان جاری می سازد و القای حقّ می کند ، اوست که جان ها را آماده کسب فیض کرده ، بذر حقیقت را درد دل ها کاشته و آنه ها را می پروراند . اوست که مهر می ورزد ، وجود کریمانه دارد ، و اوست که روزی می دهد .
شرح انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه/داود صمدی آملی/ص 42