معروف تر بودن وحدت نزد عقل و کثرت نزد خیال
شیخ الرئیس[1] و بسیارى دیگر از فلاسفه به تبع وى گفته اند: عقل با مفهوم وحدت آشناتر است تا مفهوم کثرت و در برابر، خیال با مفهوم کثرت مأنوستر و آشناتر است تا مفهوم وحدت؛ چنانکه در منظومه محقق سبزوارى آمده است:
و وحدةٌ عندّ العقولِ اعرفُ
|
|
و کثرةٌ عندّالخیالِ اکشفُ[2]
|
|
|
|
وحدت نزد عقل شناخته شده تر است و کثرت نزد خیال روشنتر مىباشد.
صدرالمتألهین در این باره مىگوید:
کثرت نزد خیال ووحدت نزد عقل معروف تر و شناخته شده تر است. هر یک از این دو مفهوم، اگر چه از مفاهیم بدیهىاند، اما کثرتْ نخست در خیال مرتسم مىگردد- زیرا آنچه در خیال مرتسم مىشود، محسوس است و محسوس کثیر مىباشد- و وحدت یک امر عقلى است، زیرا معقولات امور عام و فراگیراند و نخستین تصرفى که عقل در آنها مى کند، تقسیم آنها است. عقل هر یک ازاین مفاهیم عام را تصور مىکند و آنگاه آنها را به چیزهایى که فلان ویژگى را دارند و چیزهایى که فلان ویژگى را ندارند، منقسم مىسازد.[3]
ترجمه و شرح بدایة الحکمة/علی شیروانی/بوستان کتاب قم/1380 /ج2/ص 372
[1] ( 1). ر. ک: الهیات شفا، فصل سوم از مقاله سوم
[2] ( 2). شرح منظومه الفریدة السادسة، غررٌ فى غناء الوحدة وکثرة عن التعریف الحقیقى.
[3] ( 1). اسفار، ج 2، ص 83