علوم عقلی

علوم عقلی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

تناسخ ملکوتی سریانی

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۰۶ ب.ظ

تناسخ ملکوتی سریانی

... باید بگوییم که تناسخ به معنی تعلّق نفس به غیر خودش به سه قسم تناسخ مُلکی ، تناسخ ملکوتی و تناسخ ملکوتی سریانی تقسیم می شود .

 تناسخ مُلکی که در حکمت به براهین متعدّد مردود است ، به چهار قسم «نسخ ، مسخ ، فسخ و رسخ» تقسیم می شود .

نسخ بدین معناست که نفس بعد از مفارقت از بدن به بدن انسانی انتقال یابد .

مسخ آن است که نفس بعد از مفارقت از بدن به بدن حیوانی منتقل شود .

فسخ آن است که نفس بعد از مفارقت به جسم نباتی انتقال یافته .

رسخ آن است که نفس بعد از مفارقت به جسم جمادی منتقل شود . همچنان که گفتیم تمامی چهار قسم تناسخ مُلکی محال است .

اما تناسخ ملکوتی عبارت از تمّثل و تجسّم روح انسانی که به صور حیوانیّه ، نباتیّه و غیر این هاست ، مقبول بوده و مورد تأئید آیات و روایات است . جناب صدرالمتألهین در ابتدای جلد نهم «أسفار» به تفصیل اقسام تناسخ مُلکی را بیان کرده و به ردّ هر یک از آن ها پرداخته است و سپس شوون گوناگون بحث تناسخ ملکوتی را مطرح کرده و از این مجرا وارد بحث معاد شده است .

آری ، تناسخ ملکوتی همان است که گفته اند :

ملکات نفس ، موّاد صور برزخی اند ، و هر عملی صورتی دارد که در عالم برزخ هر عملی با صورت خود بر عامل اش ظاهر می شود ، و صورت انسان در آخرت ، نتیجه ی عمل و غایت فعل او در دنیاست ، و همنشین های او از زشت و زیبا ، همگی غایات افعال و صور اعمال ، آثار  وملکات اوست که در صقع ذات او پدید می آیند و برابر او ظاهر می شوند ، که در نتیجه ، انسان در این نشأه ، نوع و در تحت آن افراد ، و در نشأه ی آخرت ، جنس و در تحت آن نوع است . از این امر تعبیر به «تجسم اعمال» یا تعبیر به «تجسّد اعمال» و تعبیر به «تجسّم اعراض» و امثال آن می شود و مقصود ، تحقّق و تصوّر نتیجه ی اعمال در صقع جوهر نفس است .

حضرت استاد علامه حسن زاده آملی –روحی فداه- در عین پنجاه و چهارم «عیون مسائل نفس» علاوه بر تناسخ ملکی و تناسخ ملکوتی ، تناسخ دیگری به نام «تناسخ ملکوتی سریانی» مطرح کردند ، و آن عبارت از این است که :

کمّلین از اولیاء الله می توانند در همین نشأه ی طبیعت ابدان مختلفی از خود انشاء کرده و هر بدنی را برای کمک و دستگیری بنده ای از بندگان الهی ارسال دارند . در حقیقت ، بدن مادّی و طبیعی اولیاء الله اصل برای همه ی آن منشآت نفسانی که به نام «ابدال» معروف اند ، قرار می گیرد و تمامی آن نشأه ها و ابدال به مشابه همین اصل خواهند بود . بر همین اساس در روایت آمده است که امام امیرالمومنین در یک شب در چهل منزل مهمان بودند ، و یا اینکه در روایت دیگر آمده است : جناب جبرئیل امین در یک شب با صورتهای مختلفی در مکان های گوناگون دیده شده است ، و هکذا .

کمّلین از اولیاء الله علاوه بر اینکه می توانند در نشأه ی طبیعت ابدان مختلفی از خود انشاء کنند ، بلکه می توانند از عالمی به عالم دیگر نیز وارد شده ، حاجات نیازمندان را برآورده کنند ؛ یعنی ولو این که از عالم مادّه مفارقت کرده باشند قادر خواهند بود که به عالم مادّه وارد شده و از خلایق دستگیری کنند . به همین دلیل است که عموم مردم به انبیاء ، ائمه ی معصومین و اولیاء الله متوسل شده و بسیاری از حاجات شان برآورده می شود .

در عیون مسائل نفس پیرامون تناسخ ملکوتی سریانی آمده است :

«و هذا القسم فی الحقیقة ظهورات الکمّل فی العوالم و تعلّقهم بالصادر الأوّل و مادونه بحکم أحدیّة الحقیقة و سریانها فی صور مختلفة کسریان ظهور هویّة الحقّ فی مظاهر أسمائه و صفاته ... و التناسخ فی ألسنة القوم دائر فی الأوّلین فقط و امّا الثالث فقد سمیناه نحن التناسخ الملکوتی تارة و التناسخ الملکوتی السریّانی أخری ...» (عیون مسائل نفس ، عین 54)

یعنی : «و در حقیقت این قسم ، ظهورات کمّل در عوالم بوده و تعلّق ایشان به صادر اول و مادون آ ن به حکم احدیّت حقیقت و سریان آن در صور مختلفه است ، آنچنان که ظهور هویّت حقّ در مظاهر اسماء و صفات اش سریان دارد . و تناسخ در اصطلاح قوم فقط در دو معنای اول دایر است ؛ اما معنای سوم از تناسخ را ما گاهی به تناسخ ملکوتی و گاهی به تناسخ ملکوتی سریانی نام گذاری کرده ایم .»

 

شرح رساله ی انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه /استاد صمدی آملی/انتشارات روح و ریحان/1389/ ص 333

 

  • عیسی شیروانی

مسخ

رسخ

تناسخ

فسخ

نسخ

نظرات  (۲)

  • محسن دامادی پور
  • سلام

    بله وجود ذهنی هم تحت وجود خارجی عام است و در این هیچ شکی نیست.

    شاید بتوان چنین گفت که حکم به استحاله ی اجتماع نقیضین مربوط به وجود خارجی خاص(وجود خارجی در مقابل وجود ذهنی) است نه خارجیة عامه

    و فهم و تصور ما از معنای اجتماع نقیضین به معنای تحقق نقیضین در ذهن نیست چه اینکه فهم و تصور شیءٌ و تحقق شیءٌ آخر. فهم اجتماع نقیضین یعنی سنجیدن ذهنی
    پاسخ:
    علیکم السلام
    اینکه حضرتعالی می فرمایید استحاله مربوط به خارج از ذهن است و به ذهن مربوط نیست ، خلاف اصول فهم است ، چرا که در اصول خوانده ایم ، اگر در جمله قیدی نباشد ولی احتمال قید باشد ، این احتمال به اصالت عدم التقیید مندفع است .
    ولی اینکه فرمودید : «و فهم و تصور ما از معنای اجتماع نقیضین به معنای تحقق نقیضین در ذهن نیست چه اینکه فهم و تصور شیءٌ و تحقق شیءٌ آخر. فهم اجتماع نقیضین یعنی سنجیدن ذهنی» از فاضلی مثل شما بعید است ! ، چرا که فهم و تصور مگر نه این است که از چیزی ناشی شده است ، می شود حقیقت آن شیء(البته اطلاق شیء از ضیق تعبیر است.) استحاله داشته باشد و معدوم باشد ولی بتوان از آن مفهومی داشت ؟ قطعاً شما هم چنین منظوری نداشته و نخواهید داشت . 
    پس ام القضایا را چه باید کرد؟ آیا می توانیم به یقین بالمعنی الخص دسترسی داشته باشیم؟
  • محسن دامادی پور
  • سلام برادر

    اصل اساسی عرفان بر وحدت شخصی وجود مبتنی است و همه تلاش عرفای شامخ بر اثبات این مهم است و سعی در برهانی کردن آن دارند.
    در کدام کتاب عرفانی ادعا شده است که برهان بر وحدت وجود نداریم؟!
    بلکه عرفا در کتب عرفانی بر آنند که وحدت وجود را برهانی کنند هر چند شاید دلالت براهین یکسان نباشد و عده ای ان قلت داشته باشند.

    آیا نمی توان گفت ما بازاء "مافهم" همان ذهن است و یا نفس الامر است؟

    ضمنا وبلاگ ارزشمندتان را لینک کردم.
    پاسخ:

    علیکم السلام

    بنده مخالف این نیستم که عرفا در صدد اثبات وحدت شخصی وجود هستند ، حقیر هم قائلم مبنای عرفان نظری وحدت شخصی است ولی با توشه ی علمی کمی که دارم نمی توانم این براهین(به اصطلاح براهین) را بپذیرم ، شاید مشکل کمی توشه است . ولی باز هم تاکید دارم که معاند نیستم اگر قیاسی که شرائط برهانی شدن را داشته باشد ، ببینم گردنم در مقابل اش باریک تر از موست . 


    اگر مابازاء «ما فهم» ذهن و یا نفس الأمر باشد ، آیا قبول دارید که ذهن و نفس الامر نیز جزوی از وجود خارجی اند ؟(اگر ذهن را در مقابل خارج قرار ندهیم.)


    از لطف شما هم کمال تشکر را دارم.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی