علوم عقلی

علوم عقلی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

و آنچه که از زبان ماهیان دریا حکایت شده ، اگر از زبان امواج هم حکایت شود نیز صحیح است و هر دوتایش هم جایز است ، وقتی که این مطلب برای شما محقَّق شد ، پس اینچنین است شأن خلق در طلب حقّ ، که آنان در نزد پیامبر یا امام یا عارفی جمع می شوند و از او در مورد حقّ می پرسند ، پس به آنان این نبیّ یا امام یا عارف می گوید :

«آن حقّی که شما از او می پرسید و در طلب آن هستید ، او با شماست و شما هم با او هستید ، و او محیط به شماست و شما هم محاط اوئید ، و محیط هیچگاه از محاط جدا نمی شود ، و او با شماست هر جا که شما باشید ، و او از شما به شما از رگ گردنتان هم نزدیک تر است که در قرآنش فرمود: «بین سه نفر شما حرف پنهانی ردّ و بدل نمی شود جز اینکه او چهارمی شماست ، و نه پنج نفرتان که او ششمی تان است ، و نه کمتر از این و بیشتر از آن جز اینکه او با آنهاست هر جوری که آنان باشند» ، «او اوّل و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چیزی داناست» ، «به هر طرف رو نمایید پس همان جا وجه خداست» ، «هر چیزی هلاک شونده است مگر وجه او که حکم برای وجه اوست و به سوی او بر می گردید» ، و او از شما پنهان نیست ، و شما نیز از او پنهان نیستید ، به هر طرف توجّه کنید پس همان جا ذات و وجه و وجود اوست ، و او با هر چیزی هست ، و او عین هر چیزی است ، بلکه او همه چیز است و همه چیز به او قائم اند و بدون او زایل هستند ، و برای غیر او وجودی اصلاً نیست نه ذهناً و نه خارجاً ، و به ذات خود اوّل است و آخر است به کمالاتش ، و ظاهر است به صفاتش ، و به وجودش باطن است ، و او برای هر چیزی جایگاه ، و در هر زمان و روزگار است و با هر انسان و جنّ هست» .

پس وقتی خلق این سخن توحیدی آن نبیّ یا امام یا عارف را می شنوند ، بر علیه او قیام می کنند و قصد کشتن او را می نمایند ، پس آن بزرگ به مردم می فرماید چرا قصد کشتن مرا می نمایند و به کدامین گناه مرا مستحقّ کشتن می دانید ؟

به او می گویند : «چون که گفتی که حقّ با شماست و شما با او هستید ، و در وجود جز او نیست ، و برای غیر او وجودی ذهناً و خارجاً نیست ، و حال اینکه به حقیقت می دانیم که این موجودات غیر از خداوند و از عقل و نفس و افلاک و اجرام و ملک و جنّ هستند ، و دیگر موجودات ، پس تو جز کافر ملحد زندیق نیستی ، و جز گمراهی و گول زدن ما از راه حقّ را نخواستی» .

آن بزرگ به مردم می فرماید : نه به خدا قسم ، من جز حقّ به شما چیزی نگفتم و خلاف واقع حرفی نزدم ، و از این حرفهایم گمراهی و اغوای شما ا قصد نداشتم ، بلکه همانی که خداوند خودش در مورد خودش فرمود را به شما گفتم ، و من خبر دادم شما را بر لسان پیامبرش ، و گرنه پس چه چیز است معنای فرمایش خداوند در قرآن که فرمود : «ما آیات مان را در آفاق و انفس به شما نمایاندیم؟! و چه چیز است معنای آیه ی «او اوّل و آخر و ظاهر و باطن است » ، و برای چه چیز فرمود : «نمی پرستید از غیر او مگر اسمایی را که شما و پدرانتان آنرا درست کردید ، که خداوند آن را از سلطنت خود نازل نکرد ، نیست حکم مگر برای خداوند که امر کرد که نپرستید مگر فقط او را ، که این است دین با ارزش ولی بیشتر مردم نمی دانند» ، و برای چه فرمود : «آن چیز از فضل خداوند است که به هر کسی که بخواهد می دهد و خداوند دارای فضل عظیم است»؟!

برای اینکه خداوند می دانست که هر کسی نمی تواند آن را بشناسد و بر آن قدرت یابد ، کما اینکه فرمود : «همانا در آنها هر آینه علامات و آیاتی برای صاحبان خرد هست» و «همانا در اینها تذکری است برای کسی که دارای قلب است یا شنیدن را بر او القاء کرد و او شهید است» .

پس از این فرمایش آن امام یا نبیّ یا عارف ، بعضی از مردم می فهمند و از او می پذیرند و عارف موحّد یکتاپرست می شوند ، ولی همین مطلب را بعضی دگر از مردم نمی پذیرند و انکار می نمایند و از آن امام یا نبیّ یا عارف رو گردان شده و او را مطرود و محجوب می کنند و او را ملعون و مورد لعن قرار می دهند که به خداوند تعالی از بعض . امثال آنها پناه می بریم» .

توحید اهل الله ص 77

 

 

  • عیسی شیروانی

وحدت

وجود

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی