۱۸
آبان
به نظر میرسد ایشان اساساً به عقل و روش برهانی ایراد و اعتراض دارند. در اوایل کتاب مصباح الهدی استدلال شیطان را در سجده نکردن بر آدم(علیهالسلام) که گفت: (خَلَقتَنی مِن نارٍ وخَلَقتَهُ مِن طین)[ سوره اعراف، آیه 12] استدلال برهانی میپندارند و معتقدند که اگر برهان، حجت و موجّه باشد باید استدلال شیطان به عنوان برهان در درگاه الهی پذیرفته میشد در حالی که مقبول نشد و طرد استدلال او به معنای عدم پذیرش و فقدان مقبولیت برهان است. [ ر.ک: مصباح الهدی، ص11] واضح است که ایشان مرز میان قیاس فقهی یا تمثیل منطقی را که حجت نیست با برهان عقلی در هم آمیخته اند و تمثیل غیرمعقول ابلیس را برهان پنداشته اند.