کاهن کیست ؟ و چه عملی انجام می دهد ؟
کاهن کیست ؟ و چه عملی انجام می دهد ؟
کاهن به معنای فال گوی است و عرب هر عالمی غیر از علم شرع مقدس را کاهن میگوید، و در اصطلاح, کاهن به کسی گویند که ادعا کند مرا با اجنّه انس و الفتی است که هرگاه بخواهم مرا از غیب اخبار کنند. این اشخاص برای رسیدن به مقاصد خود نوعاً افراد کودک و ساده لوح را برای کارهای خود انتخاب میکنند، دلیل آن هم این است که معمولا این دو دسته زودتر حرف ایشان را قبول میکنند و خود را زود تحویل میدهند، بر خلاف افراد زرنگ و باهوش که به راحتی هر ادعایی را تصدیق نمیکنند، پس ایشان به یکی از این دو دسته امر میکنند به نقطة سیاهی که قبلاً وسط آینهای منقوش نمودهاند، نگاه کنند و یا اینکه در کف دستخود با رنگ روغن برّاقی نقطة سیاهی میکشند و میگویند فقط به همین نقطه نگاه کن و یا این که شیشه بلور مضلّعی (ضلعدار) را رو بروی آفتاب یا چراغی قرار میدهند و آن را تکان میدهند (علّت انتخاب بلور مضلّع آن است که بلور صاف نمیتواند نور را منعکس کند اما بلور مضلّع نور تابیده شده را منعکس نموده و علاوه برآن رنگهای گوناگونی پیدا میکند و بیشتر چشم و به تبع آن خیال را به خود جلب میکند) یا این که امر میکنند به سطح آبی نگاه کنند و بعد در آب امواج پدید میآورند. همة این امور باعث میشود که قوة خیال فرد مدتی از این سو و آن سو پریدن متوقف شده و در دست شخص کاهن قرار بگیرد. پس کاهن برای این که بهتر بتواند اعتماد فرد سادهلوح و کودک و دیگران را بدست آورد و بدین طریق زودتر در خیال آنان تصرف نماید به اطرافیان میگوید: از این خط مستقیمی که کشیدهام جلوتر نیایید، که اگر بیایید فلان میشود و بعد شروع به گفتن کلمات عجیب و غریبی میکند که حضّار تا کنون هیچ انسی بدانها نداشتهاند. با در پی هم آوردن کلمات مختلط نه تنها قوة خیال تلقین شونده را در تحت تصرف میگیرد بلکه چه بسا قوةخیال حضّار را هم بدست میگیرد. یعنی کاهن در آن بین از الفاظی استفاده میکند که مستمع هیچ، معانی آنها را نمیفهمد، الفاظی بسیار غلیظ که وقتی گوش میشنود چِندشَش میآید؛ مثلاً جیم و شین و قاف و غین و کلماتی از اینگونه را با غلظت خاصی تلفظ میکند، همانند این که میگوید: «سِمِقلاتٌ بَجِّع دِمِقلاتٌ رَجِّعِ بِحقِّ قیرها بَشِّن جَقّی ، ای شاه پریان به حق شاه پریان زودتر بیایید» پس از ادای این کلمات شروع به تلقین در کودک و یا ساده لوح مینماید و آن فآن در او تلقین می کند اینجاست که قوة خیال کودک بر اساس تلقینهای کاهن صوری را در خود میسازد و آنها را مشاهده میکند. قوة خیال کاهن نیز تمام آنچه را که کودک و یا ساده لوح در خیال خود مشاهده کردهاند چون آینهای در خود ترسیم میکند، یعنی کاهن قوة خیال خود را چون آینهای در برابر قوة خیال کودک میگیرد تا بدین طریق بتواند آنچه را که او دارد در خود مشاهده کند و سپس بار دیگر به او بر میگرداند. لذا هر چه را که در آینة قوة خیال خود مشاهده میکند به کودک و یا ساده لوح بازگو میکند و میگوید: آیا چنین و چنان نیست؟ و کودک نیز تصدیق میکند که بله همینطور است. بعد تلقین کننده به دیگران میگوید: دیدید من روح را برای او احضار کردم، و حال این که در کتب علوم اصلی انسانی و اسلامی ما فرمودهاند: ارواح مجرده در قوس نزول برای مشاهدة صور مثالیه زحمتی ندارند و این کار سختی برایشان نیست، بر خلاف نفوسی که در قوس صعود بخواهند صور مثالیه را مشاهده کنند، این دیگر کار سادهای نیست که هر نفسی بدون ارتقاء وجودی بتواند عروج نموده و از مغیبات اطلاع یابد. چنین نیست که با ادای چند لفظ مهمل و بی معنی، نفس قادر به مشاهدة حقایق آن سویی شود. احضار ارواح کار ساده ای نیست. آن چه هست فقط صور مرئیه ای در خیال کودک و ساده لوح است که کاهن توانسته با تلقین های مداوم خود آنها را بسازد و آنها را به خود ایشان باز گرداند.
شرح مراتب طهارت/داود صمدی آملی/چاپ اول 1389/انتشارات روح و ریحان/تک جلدی/ص 581
- ۹۶/۰۶/۰۴