نه دسته خوابی که به تعبیر احتیاج ندارند.
نه دسته خوابی که به تعبیر احتیاج ندارند.
جناب حکیم الهی قمشهای در کتاب شریف «حکمت الهی» اقسام خوابهای پریشان را نُه شمرده و فرموده است: «و باید دانست که حکماء که خواب را اتصال روح انسان به عالمِ غیب ما فوق الطبیعه و کشف مغیبات از آن جهان دانستهاند چنین نیست که تمام خوابها را این گونه شمرند؛ بلکه نُه عشر خوابها از دَعابات متخیله و تحول و تصرّف در صور مخزونه و خلاقیت خیال است، چنان که فیالمثل تو در خواب بینی اُشتری با بار بر بالای درخت چنار برآمد و آن جا بلبلی خوشآواز گردید و به درون قفسی پرواز کرد، آنگاه آدمی زیبا شد و قفس را در هم بشکست و با تو همصحبت گردید و به او عشرتی کردی، سپس به شکل مهیبی درآمد که تو از او هراسان شده از خواب بیدار گشتی. این گونه خوابها را تعبیر نیست؛ زیرا اغلب تصرف متخیله است که بسا اشتری در بیابانی دیدهای و درخت و بلبلی در بوستانی و مرغی در قفسی و صنمی زیبا در رهگذری، دست خیال و قوة متصرفه آن صور مخزونة خاطر را در خواب به هم پیوسته و واقعة شگفتی برساخته است. این گونه خوابهای پریشان و تخیلات در هم و بر هم صور ذهنی است.
و نوع دیگر, خوابهایی است که روی آمال و آرزوهای نفسْ دست معمارِ خیال و مهندسِ وهم بنا کند. چنان که سربازی خواب سرهنگی بیند؛ و سرهنگی خواب سلطنت و فتح مملکت؛ و تاجری مال تجارت؛ و نوجوانی عروسی با زیب و زینت؛ و غریبی شهر و وطن خویش بیند؛ الی آخر. و این نوع خوابها را نیز تعبیری نیست. و بسا قوة متخیله به وسیلة سرعتِ سیرِ خیال و وهم از صورتی به مشابه یا به ضد آن صورت و به ضدِ ضد و یا به ضِدّ مشابه یا به مشابه ضد و غیره, آن قدر تحول و تغییر میدهد و خوابهای حیرت انگیز و نقشهای شگفتآوری در پردة خاطر پدید میآورد که عقل و هوش را مدهوش میسازد.
نوع دیگر, خوابهایی است که روی حالات بدنْ قوّتِ تخیل, تصویر میکند. بدنِ سرد شده خواب برف و باران و حرارت زیاد، و یا تبدار خواب آتش و آب گرم بیند؛ و گرم معده و امتلاء یافته و بدن که راحت نیست خوابهای موحش بیند که خیال راحت نماند.
نوع دیگر, خوابهایی که از روی حب و بغض شدید نقشی در لوح نفس پدید میآید، و دشمن را در خواب به شکل زشت و وضع ناخوش میبیند؛ و دوست را به صورت زیبا و هیئت مطبوع مینگرد. یا معنی دشمنی و دوستی را قوّت مخیّله منتقل به صورت میکند: دشمنی را به شکل مار و عقرب، و دوستی را در خواب به شکل اسب و طاووس و عروس و امثاله میگرداند.
نوع دیگر, خوابهایی که روی احتیاج است. چنان که برهنه خواب لباس و زندانی خواب خلاص و تشنه خواب آب میبیند.
نوع دیگر, خوابهایی که در اثر عادت به کاری یا به صنعت و حرفهای یا ابتلایی به اعتیاداتِ خوب و ناخوبی صاحبان آن میبیند. مثلاً ملّاح امواج دریا و کشتی و بحر پیمایی در خواب ببیند. و ساربان اشتر و درای قافله و راه؛ و صیاد شکار و شکارگاه؛ و سپاهی قشون و آلات حرب؛ و واعظ و خطیب منبر و جماعت؛ و کشاورز و معتادین به افیون و خمر و قمار یا به درس و علم و مطالعه و کتاب، هر کدام در خواب نقشی مناسب اعمال و عادات بیداری بنگرند.
شرح مراتب طهارت/داود صمدی آملی/چاپ اول 1389/انتشارات روح و ریحان/تک جلدی/ص 553
- ۹۶/۰۵/۲۸