رابطه ی قوّه ی متخیله و گفتار و نوشتار
رابطه ی قوّه ی متخیله و گفتار و نوشتار
جناب استاد علامه شعرانیقدسّسرّه در شرح تجرید الاعتقاد آورده است: «متخیّله قوهای است در نفس انسان که میتواند صور و معانی گوناگون را با یکدیگر ترکیب کند و یا مفاهیم مختلف را که در یک چیز جمعند از هم جدا سازد و بالجمله قوهایست متصرِّف در ادراکات ذهنی و هیچ قوه در افراد انسان آن قدر مختلف نیست که متخیله است. شعرای معروف و نویسندگان بزرگ و مخترعین و خطبای مشهور و دانشمندانی که در بیان مسائل علمی و استدلال و برهان آوردن, غایت مهارت دارند و امثال آنها در قوه متخیله بسیار قوی هستند و آن که در این قوه ضعیف است هر چند دانشمند بزرگ باشد در بیان و احتجاج چندان توانا نیست و شاید برای مطلبی جزئی چند صفحه بنویسد اما خواننده مقصود را در نیابد و او نتواند معانی و مفاهیم ذهنی را به ترکیبی بلیغ ادا کند و چون کتب مصنف این کتاب (یعنی جناب خواجه طوسی) و شارح علامه رحمه الله (یعنی جناب علامه حلی) را به دقت تتبّع کنیم دانیم چگونه انسان میتواند الفاظ و معانی را چنان ترکیب و تفصیل دهد که گویی جان خویش را در آن جمله به مردم شناسانده و خدای تعالی چه قدرتی در این موجود عظیم الخلقه به ودیعت نهاده است چنان که شاعر گوید: «ما أطیب فاک جل باریک». »[1].
و این فرمایش جناب علامه شعرانی رحمةاللهعلیه کلامی کامل و حکمی در غایت اتقان است که هر چقدر قوة متصرفه افراد منزَّهتر و تطهیر یافتهتر باشد آثار قلمی و گفتاری ایشان قویتر و محکمتر خواهد بود چرا که در گفتار و نوشتار، تدوین و دستهبندیِ صحیح کلمات نقش اساسی را بر عهده دارد و تنها قوهای که در انسان عهدهدار این نقش است، قوة مدبرة متصرّفه است. و اما موضع متصرفه، اولِ بطن اوسط (بطن دوم) دماغ میباشد.
1- ترجمه و شرح تجرید الاعتقاد، ص 283
شرح مراتب طهارت/داود صمدی آملی/چاپ اول 1389/انتشارات روح و ریحان/تک جلدی/ص 548
- ۹۶/۰۵/۲۷