اعتباری بودن ماسوی الله در عرفان به چه معناست ؟
اعتباری بودن ماسوی الله در عرفان به چه معناست ؟
اعتباری بودن ماسوی الله، اصطلاح خاص خود را داراست، زیرا هر امر اعتباری را در قبال امر حقیقی خود باید شناخت، همانطور که در بعضی علوم اعتباری، مانند نحو و صرف، گفته میشود که معنای مفرد را باید در برابر آنچه قرار میگیرد، ارزیابی کرد؛ مثلاً گاهی مفرد در قبال جمله است و گاهی در برابر مرکب واقع میشود و زمانی در مقابل تثنیه و جمع قرار میگیرد. اعتباری بودنِ یک امر نیز اینچنین است، زیرا گاهی اعتبار در برابر تکوین است؛ مانند قراردادهای اجتماعی که تابع تصمیمگیریهای گوناگون معتبران است و زمانی در برابر ماهیت (مقوله) واقع میشود؛ مانند معقول ثانیمنطقی و نیز معقول ثانی فلسفی و گاهی در قبال وجود قرار میگیرد؛ نظیر ماهیت بر اساس اصالتوجود یا وجود بر اساس اصالت ماهیت و گاهی در قبال فیض واجب ملحوظ میگردد؛ مانند وجود مقیّد درخت و حیوان در قبال وجود مطلق به قید اطلاق که همان فیض منبسط باشد و سرانجام گاهی در قبال خودِ واجب که هیچ مقابل ندارد، لحاظ میشود؛ مانند فیض منبسط که محدود به اطلاق است در ساحت قدس هستی محض که به هیچ حدّی محدود نیست، گرچه آن حدّ اطلاق وجودی باشد و این سلبِ محدودیت به نحو سالبه محصّله است نه موجبه معدولة المحمول، و آنچه در قبال هستی صرف واقع میگردد، همانند صورت مرآتی است که حیثیّتی جز نشان صاحب صورت ندارد، بنابراین سراسر جهان امکان چه به طور محدودها و مقیدها ملحوظ گردد و چه به نحو فیض منبسط ملاحظه شود، در عرفان چیزی جز اعتبار (به اصطلاح عرفان) نخواهد بود، در نتیجه هم استقلال آنها محال است و هم حلول واجب که اصیل و مستقل است در آنها ممتنع خواهد بود و هم اتّحاد واجب با آنها مستحیل است.
اعتباری بودن جهان امکان چیزی از آنها نمیکاهد، زیرا تمام احکام و لوازمی که فلسفه برای آنها ثابت کرده یا علوم جزئی برای آنها ثابت میکنند، مورد پذیرش عرفان است؛ لیکن همه آن احکام، مانند صاحبان آنها و نیز نظیر حاکمان آنها، امور اعتباری بوده و در آیینه هستینما میتابند که اصلِ حکمْ حق است؛ لیکن صاحب اصلی آن خداست نه غیر او و تأمل در نصوص دینی، مخصوصاً دعای جوشن کبیر که سراسر آن توحید است، نشان میدهد که آنچه سهمی از آیت حق دارد، از آن لحاظ که نشانه خداست، خیر است و هرگز شرّ سهم حقیقی از آیت بودن ندارد و آنچه به نظر قبیح و ناصواب میآید، در صورت قیاس خواهد بود، وگرنه قبیح بالذات و خطای محض یافت نمیشود و هر چیزی از آن جهت که آیت و خیر است، صنع خداست و هیچ مدیر و مدبّری در نظام هستی غیر او نیست و هر چه جز اوست، اعتباری خواهد بود.
نکته مهم آن است که کثرت، گرچه اعتباری است و وحدتْ حقیقی؛ لیکن اعتباری بودن آن همانا نسبت به خدای سبحان است و هرگز همانند سراب نیست که نمای کاذب باشد و هیچگاه شبیه دومین نقش احول و دوبین نیست که بر اثر نقص دید ظهور کند و گزارش کذب دهد، بلکه برابر آنچه در شرح کتاب حاضر تحریر یافته، نظیر صورت آیینه است که نمای صادق دارد نه کاذب و از لحاظ نگاه موحدانه عارف سهمی برای صورت آیینه، جز نشان دادن جمالِ صاحب صورت نیست، گرچه دیگران آنها را موجود جدا میپندارند؛ نظیر کودکی که صورت آیینه را موجود جدای از صاحب صورت و مستقر در آیینه میپندارد .
عین نضّاخ /آیت الله جوادی آملی/انتشارات إسراء/1390/ج 1/ ص 33
- ۹۲/۱۰/۱۵