علوم عقلی

علوم عقلی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

ربط حادث به قدیم‏

سه شنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۲، ۰۴:۱۸ ب.ظ

سخن در این است که نشئه عنصرى متجدد و متصرم است و صور اشیا یعنى حقایق آنها یکى پس از دیگرى ایجاد مى‏شود. به مثل نطفه‏اى امروز صورت انسانى پیدا مى‏کند و درختى فردا شکوفه مى‏دهد و دیگر پیدایشها، حال آن که فاعل على الإطلاق که معطى الوجود است، حق جلّ و علاست و او در فاعلیتش تام است. حالت منتظره‏اى براى حقیقت واجب الوجود نیست. سؤال مى‏شود پس چرا این شی‏ء امروز پیدا شد و آن دیگرى فردا پدید مى‏آید. حال مى‏پرسیم وجه ربط این اشیا حادثه یوما فیوما آنا فآنا به فاعل قدیم تام چگونه خواهد بود؟

پاسخ: وجود یک حقیقت واحده ذات مراتب است که به اصطلاح، حقیقتى مشکک است. اما یک چیز است و مشکک.

از کران أزلی تا به کران ابدى‏

درج در کسوت یک پیرهنش ساخته‏اند

یکى شمس حقیقت مى‏درخشد در همه عالم‏

تعینهاى امکانى بود مانند روزنها

 

حال این حقیقت ذات مراتب را در هر مرتبه حکمى خاص است که:

هر مرتبه از وجود حکمى دارد

گر حفظ مراتب نکنى زندیقى‏

 

یک مرتبه این حقیقت واحده مشکک، نشئه عنصرى یعنى عالم جسمانى و مادى است. در این نشئه نه فقط اعراض در حرکتند بلکه جوهر ذات این مرتبه وجود نشئه عنصریه در حرکت است که به اصطلاح، حرکت جوهریه گویند. جناب حکیم الهى سبزوارى گوید:

و جوهریة لدینا واقعه‏

إذ کانت الاعراض کلّا تابعة

 

یعنى اعراض چون استقلال وجودى عینى ندارند و نحوه وجود آنها عین وجود موضوعات آنهاست. پس اعراض تابع محل خود هستند و اینها که در حرکتند محل آنها نیز در حرکت است. و چون اقتضاى ذاتى این نشئه تجدد و تصرم است، بر اثر حرکت جبلّى او استعدادات و قابلیتها بر اثر تأثیر و تأثر و فعل و انفعال عوامل سفلى و علوى پیدا مى‏شود و فیض حق همواره بر همه محیط است.

 

دائما او پادشاه مطلق است‏

در مقام عزّ خود مستغرق است‏

 

صورتى مى‏گیرند که به آن اعتبار حوادث یکى پس از دیگرى پیش مى‏آید. پس حوادث به خوبى به فاعل تام قدیم یعنى حق جلّ و علا ارتباط دارند و لطمه و ثلمه‏اى به قوانین محکمه و براهین معصومه حکمى وارد نیست بلکه ارتباط حوادث موجود به خالق عالم از این بیان به طریق اوفى تأکید و تشدید مى‏شود.

تبصرة:

حال که دانستیم ذات این نشئه عنصرى یعنى جوهر أجسام و عناصر و حقیقت وسایط و مرکبات عالم جسمانى در حرکتند پس هیچ مقامى در نشئه عنصرى ساکن نیست و در دو آن به یک حال نیست.

جهان کل است و در هر طرفة العین‏

عدم گردد و لا یبقى زمانین‏

 

حال که حرکت جوهرى این معناى شامخ و این نکته باریک‏تر از مو را به ما افاده فرمود پس جهان نشئه عنصرى، حادث به حدوث زمانى هم هست یعنى این عالم جسمانى اینک و الان در آن پیش نبود و در آن بعد هم نیست. در هر آنى جهانى است پس جهان این آن مسبوق به عدم زمانى خود است و به متکلم که عالم را حادث به حدوث زمانى مى‏داند مى‏گوییم این هم حدوث زمانى جهان. ولى هیهات که متکلم این نکات را درک کند لیکن ما یک مرتبه از عالم را که نشئه عنصرى است حادث زمانى هم دانستیم و ربط حوادث را به قدیم به وجه احسن پى بردیم.

 

ممد الهمم فی شرح فصوص الحکم/انتشارات وزارت ارشاد اسلامی/چاپ 1378/علامه ی حسن زاده ی آملی/ ص 29

                                           

 

  • عیسی شیروانی

ربط حادث به قدیم‏

نظرات  (۱)

  • مسعود پایمرد
  • با سلام...
    یک پایگاه سایبری راه اندازی کرده ایم...
    می خواهیم فرهنگ سازی اسلامی کنیم...
    خوشحال می شویم به ما سر بزنید...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی