تمام اصطلاحات عرفانی در قرآن آمده است .
مثلاً کلمه ی خمر و شراب و می و ساقی به عینه در قرآن و روایات آمده است . به تعبیر شریف حضرت علامه روحی فداه ، آنانکه با الفاظ و اصطلاحات عارفان چون می و شراب و خمر و ساقی در جنگند ، آیاتی چون (و سقیهم ربهم شراباً طهورا) ، (و أنهاراً من خمر لذة للشاربین) را نخوانده اند ، و اسامی فعلیه ای چون اسم شریف ساقی حقّ را ملاقات نکرده اند . و روایاتی که بیانگر ساقی بودن حضرت امیرالمؤمنین در بهشت را ندیده اند . کلمات قرآن یکپارچه رمز است و باید به سرّ آن رسید . عموم مردم چون از حقیقت قرآن فقط از ظاهر آن بهره مندند ، هرگز نمی توانند صاحب مدارج علمی . معارج قرآنی شوند . فقط کسانی که می توانند به این کمالات راه یابند که به نعمت تعقّل و تفکر در بطون آیات قرآنی متنعّم باشند . اما آن ها که حتی از ظاهر قرآن هم بهره ای ندارند ، أصلاً در محدوده ی انسانیّت که انزل مرتبه آن همان ناس و عموم مردم اند وارد نمی شوند ، و در حقیقت مادون انسانیّت به سر می برند . آن ها هم که از این مقدار فراتر آمده و توفیق عمل به ظواهر آیات قرآن را داشته و در حدّ انجام بعضی مستحبّات و ترک محرمّات و بعضی مکروهات مانده اند ، لایق بهشت و نعمت های موعود آن نمی شوند . که اگر بخواهیم بهشت را هم دارای مراتبی بدانیم این گروه در مرتبه ی انزل بهشت وقف خواهند داشت ، چرا که ایشان اگر چه توفیقات بسیاری در انجام واجبات و ترک محرمّات داشته اند امام از نعمت تعقّْل و تفکّر در اسرار عبادات که فصل حقیقی انسان است محروم بوده اند . ایشان بدین نقص و کاستی از تمامی مراتب بر شمرده ی توحید ، صاحب توحید عوامّی بوده و همان هایی هستند که حضرت استاد علامه روحی فداه درباره ی شان فرموده است : «الهی همه کوکو گویند و حسن هوهو» .
شرح رساله ی رابطه علم و دین ص 365