فرق بین ایجاد و اسناد
خیلی هم شریف و لطیف فرمودند که هر کار خیری که از شما سر می زند و هر کمالی که از شما ظاهر می شود ، این کارها را هم ایجاداً به وجود نسبت دهید هم اسناداً . اما اگر در مسیر خلاف قدم برداشتید ، درست است که وجود باشماست ، اما آن را به وجود اسناد ندهید و مثلاً العیاذ بالله نفرمایید خداوند دزدی کرده است . اگر چه دزد هم که دزدی می کند ، قدرت دارد ، جسم دارد ، حرکت و قوّه و استعداد دارد ، اراده و علم و آگاهی دارد که همه و همه اسماء الله هستند . ایشان یکپارچه با اسماء الهی قدم بر می دارد . اگر قدرت دزد را از قدرت خدا جدا بفرمایید وحدت عددی می شود . با این حال فرموده اند در مقام تقوا سعی کنید دائماً ، غیر کمال را به خودتان اسناد بدهید . همه ی کمالات وجودی خود ، اعم از علم و قدرت و ارداه و سمع و بصر را به خودش اسناد ندهد ، بلکه بگوید هر چه کمال دارم ، همه از اوست ، اما من بد پیوند می زنم . اگر در همان موطن گناه ، ایجاد را از حق بداند و هم از خودش ، دیگر وجود ، وجود صمدی نمی شود و جوف پیش می آید .
پس ایجادش از حق ولی اسنادش به اوست «بحول الله و قوته أقوم و أقعد» که به حول و قوه ی او که عین کمال است بر می خیزم و می نشینم . پس ایجاد آن به حول و قوه ی الهی است ولی قیام و قعود که عین نقص است به بنده است ، زیرا در غیر این صورت اسناد نقص به حق داده است و باز هم وحدت عددی است و حضور عرفانی نمی شود .
پس ای عزیز ! در حضور و مراقبت عرفانی باید فرق بین ایجاد و اسناد بگذاری که « بحول الله و قوته أقوم و أقعد» را نماز به من و شما آموخته است که نماز یعنی حضور و مراقبت عرفانی – قرآنی . فافهم !
حضور و مراقبت ص 86