طفره و تجافی
... در قوس صعود ، شیء تا تمام کمالات مرتبه پایین را تحصیل نکند نمی تواند کمالات مرتبه بالا را کسب کند ، مثلاً انسان از آن جهت که جسم است کمالات جماد را داراست . بعد از اینکه کمالات جماد را پیدا کرد می تواند در مسیر استکمالی خود کمالات نبات را هم پیدا کند و همانطوری که نبات دارای رشد و نمو است ، نطفه نیز دارای رشد و نمو باشد ، لذا پس از مدتی کامل تر شده و به صورتهایی همچون علقه و مضغه و عظام تبدیل می شود ، وقتی که بالاتر آمد کمالات حیوان را نیز دارا می شود .
حال سؤال این است که آیا نطفه انسان _ به طور مثال _ که از مرتبه ی مادون شروع به تکامل کرده ، می تواند بدون پیدا کردن کمالات نبات ، مثلاً کمالات حیوان را دارا شود ؟ یعنی بدون اینکه رشد و نمو داشته باشد ناگهان صاحب اراده شود ؟ آیا می تواند بدون دارا بودن کمالات حیوانی ، پَرش کرده و طفره برود و ناگهان صاحب کمالات انسانی بشود ؟ و خلاصه اینکه موجودات می توانند قبل از دارا شدن کمالات مراتب مادون ، کمالات مراتب مافوق را کسب کنند ؟
می فرمایند خیر . چون لازمه ی این أمر ، طفره است و طفره در نظام هستی محال است . اما در مورد اینکه چرا طفره محال است ، حرفهایی است که ما اکنون قصد بیان آنها را نداریم ، البته اگر خودمان کمی فکر کنیم به دلیل آن پی خواهیم برد . چرا که امکان ندارد نطفه انسان فقط همان یک قطره آب بماند و بدون اینکه علقه ، مضغه و عظام شود و بدون اینکه در سیر تکاملی خود راه پیدا کند ناگهان خیز گرفته و یک انسان عاقل چهل ساله شود .
محال بودن این امر روشن است ، زیرا هر کمال مادون برای بدست آورده کمالات مافوق زمینه است و تا شئی در قوس صعود کمالات مراتب مادون را تحصیل نکند نمی تواند کمالات مراتب مافوق را کسب کند .
از اینجا به اصل دیگری منتقل می شویم و آن اینکه ؛ سیر استکمالی در سلسله ای طولی حتماً باید به طریق لبس بعد از لبس باشد ، نه خلع بعد از لبس ، تا وقت برهان آن فراا رسد و این مطلب را بر کرسی برهان بنشانیم .
وقتی نطفه انسان که در ابتدا قطره ی آبی بیش نبود ، در قرارگا اصلی اش – که رحم است – قرار گرفت شروع به رشد و نمو کرده و کمالات نباتی را دارا می شود ، یعنی دمبدم استعدادهای نهفته ی در این نطفه یکی پس از دیگری شکوفا می گردد ، اما وقتی استعدادهای نهفته در این نطفه یکی پس از دیگری شکوفا شد و به مرتبه حیوانیّت رسید ، نمی توانیم بگوییم آن نطفه کمالات مادون را از خود خلع نموده و اکنون کمالات مافوق را پذیرفته است . زیرا لازمه ی این امر تجافی است وتجافی هم در نظام هستی باطل است .
تجافی یعنی اینکه شیء برای تحصیل کمالات مافوق ، تمام حقیقیت کمالات مادون خود را در آن موطنی که اینها را بدست آورده ، تخلیه کند تا بتواند پذیرای کمالات مافوق شود .
دورس شرح معرفت نفس ج 1 ص