علوم عقلی

علوم عقلی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

حکایت ماهیان دریا و دریا (1)

چهارشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ۰۶:۲۵ ق.ظ

... ماهیان دریا روزی اجتماع کردند در نزد بزرگشان و به او گفتند که : ای فلانی ما تصمیم داریم به دریایی که در آن هستیم که بدون او هم هیچ می شویم توجّه کنیم ، پس لازم است که شما جهت آن را به ما تعلیم دهی ، و راهی را معرفی کنی که بتوانیم به دریا توجه نمائیم و به حضرتش مشرف شویم ، چون که الآن مدت زیادی است که حرف از دریا می شنویم ولی جای و جهت او را نمی دانیم که او را زیارت کنیم .

بزرگ ماهیان به آنان فرمود : ای برادران و یاران من ، این فرمایش شما در شأن شما و امثال شما نیست زیرا که دریا بزرگتر از آن است که احدی به او برسد ، و این کار شما نیست و از مقام شما نیست که به دریا برسید پس ساکت شوید و بعد از این ، این حرف را دوباره مطرح نکنید ، بلکه همین مقدار که شما معتقد باشید که به وجود دریا موجود هستید و بدون او معدوم ، شما را کفایت می کند .

ماهیان به بزرگشان عرض کردند که این فرمایش شما به ما نفعی نمی دهد و نه منع شما هم ما را دفع می کند ، بلکه ما حتماً می خواهیم به دریا رو کنیم و شما هم باید ما را راهنمایی به شناخت او کنی و ما را به وجود دریا راهنما شوی .

پس وقتی بزرگ ماهیان صورت حال را اینچنین دید و منع کردن هم فایده نداشت شروع به بیان و روشنگری نمود و فرمود : «ای برادرانم آن دریایی که شما در طلب آن هستید و می خواهید به او توجّه کنید ، با خود شماست و شما هم با آن دریا هستید ، و آن دریا بر شما احاطه دارد و شما هم در تحت احاطه ی او هستید که به هر طرف رو می کنید همه اش دریاست ، و غیر از دریا چیزی پیش شما نیست ، پس دریا با شماست که از شما پنهان نیست و شما هم از او پنهان نیستید ، و او از خود شما هم به شما نزدیکتر است» ، وقتی ماهیان این سخن از بزرگشان بشنیدند ، همه شان برخاستند و قصد جان او نمودند تا او را به قتل برسانند !، آن بزرگشان به آنان فرمود : چرا مرا می کشید و برای کدامین گناه استحقاق این کشته شدن را دارم ؟ آنان گفتند که چون تو می گویی که آن دریایی که ما در پی آنیم همینی هست که ما در او هستیم و حال اینکه ما در او هستیم او فقط آب است ، و آب کجا می تواند دریا باشد ، پس تو با این راهنمایی ات جز گمراهی ما در مسیر توحیدمان را نداشتی !

بزرگ آنان گفت : به خدا قسم اینجوری که تصور می کنید نیست ، و من جز حرف حقّ نگفتم و حرف ما همان واقع در نفس الأمر بود ، زیرا که دریا و آب در حقیقت یک چیزند و بین آن دو اصلاً مغایرت نیست که آب اسم برای دریا به حسب حقیقت و وجود است ، و دریا نیز اسم برای آب به حسب کمالات و خصوصیات و انبساط و انتشار بر همه ی مظاهر است . با این فرمایش بزرگ ماهیان ، بعضی از آنان دریاشناس شدند و ساکت گشتند ولی بعضی دیگر حرف او را انکار نمودند و بدان کفر ورزیدند و از بزرگشان رو گردان شدند که او را مورد طرد قرار دادند.

توحید اهل الله ص 75

 

  • عیسی شیروانی

دریا

وحدت وجود

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی