تاریخ فلسفه با تاریخ فکر بشر توأم است، لهذا نمى توان یک قرن و زمان معین و یا یک منطقه و مکان معین را به عنوان مبدأ و منشأ اصلى پیدایش فلسفه در روى زمین معرفى کرد. بشر به حکم خواهش فطرى خویش هر وقت و در هر جا که مجال و فرصتى براى تفکر پیدا کرده است از اظهار نظر درباره نظام کلى عالم خوددارى نکرده است و تا آنجا که تاریخ مىتواند نشان بدهد، در بسیارى از نقاط جهان مانند مصر و ایران و هند و چین و یونان فلاسفه و مفکرین بزرگ ظهور کرده اند و مکاتب فلسفى مهمى به وجود آوردهاند و از دورههایى که فاصله تاریخى زیادى با ما ندارد و دست تطاول ایام نتوانسته است تمام آثار آن دوره ها را محو کند کم و بیش آثار فلسفى باقى مانده است.
از آثار دوره هاى بالنسبه قدیم از همه بیشتر و بهتر آثار نهضت عظیم علمى و فلسفى یونان که تقریباً از دو هزار و ششصد سال قبل آغاز مىشود باقى مانده است زیرا از آن وقت تا کنون فترتى که موجب محو و نابودى کلى آن آثار بشود حاصل نشده است.
مجموعه آثار/استادشهیدمطهرى/ ج6، ص 29