و اما باید دانست که افراد بشر در یادگیری و حفظ معانی جزئیه و کلیّه با یکدیگر متفاوتند. عدهای در امر تعلّم موفّقاند و در تذکّر ناموفّق و عدّهای در تذکّر موفقاند و در تعلّم ناموفق و دستة سوم هم در تعلّم ناموفقاند و هم در تذکّر و دسته چهارم هم در تعلّم موفقاند و هم در تذکرّ. به تعبیر جناب شیخ در فصل سوم مقالة چهارم نفس شفا هر چقدر مزاج افراد خشکترباشد برای حفظ معانی کسب نموده موفقترند، همچنان که هر چقدر جسم خارجی خشکتر و سفتتر باشد بیشتر میتواند نقوش مرتسمة در خود را نگاه دارد، لذا میبینید اثری که بر یخ حک شده دوامی ندارد بر خلاف اثری که بر سنگ و صخرهای بر جا مانده است به همین وزان هر چقدر مزاج افراد خشکتر باشد راحتتر میتوانند معانی جزئیه را در خود حفظ نمایند. زیرا همچنان که اشاره کردیم طبایع و مزاج افراد دخالتی مستقیم در حالات و خلق و خوی ایشان دارد. به طوری که هر که طبعش به اعتدال نزدیکتر باشد مزاجش صفا یافته و اثر نفس در وی قوی میشود و به همین ترتیب ارتقای وجودی یافته و به مقامات والای انسانی نائل میشود.
به طور کلّی تأثیر فهم و یادگیری و نیز تأثیر حفظ و نگهداری از مزاج آدمی به تضاد است. بدین معنی که هر چقدر آلت پذیرش صور باطنه اعنی حس مشترک و واهمه شدیدالانطباعتر و ملایمتر باشد اخذ صور باطنه راحتتر صورت خواهد گرفت لذا رطوبت بیشتر در این مواضع مفید مطلوب است، بر خلاف آلت قوة نگهداری صور باطنه که هر چقدر سفتتر و سختتر بوده باشد نگهداری صور باطنه آسانتر خواهد بود لذا در این موضع، خشکی بهتر است. همچنان که نوشتن در آب به جهت شدت رطوبت موضع نگارش به راحتی صورت میگیرد اما چون حفظ صورت نگارش یافته نیازمند به مادة سختی است و آب فاقد صلابت است لذا زود صورت منقوشه ناپدید میشود و همچنین سنگ که به جهت شدت سفتی و خشکی، به سختی میتوان چیزی را بر آن حک نمود چرا که نوشتن نیازمند به صفحة نرم و ملایم است، اما پس از نوشتن، خطوط منقوشه بزودی قابل اضمحلال نیست زیرا شی در حفظ صور مرتسمه نیازمند به مادة سخت و محکم است که سنگ واجد آن میباشد.
بدین ترتیب اگر مزاج شخص در موطن حس مشترک و واهمه مرطوب و در موطن حافظه خشک باشد چنین فردی هم در یادگیری و هم در نگهداری و حفظ مطالب قوی خواهد بود اما اگر در موطن حس مشترک و واهمه و نیز در موطن حافظه صاحب مزاجی مرطوب بود، در یادگیری مطالب قوی اما در حفظ و نگهداری آنها ضعیف خواهد بود و اگر در موطن حس مشترک و واهمه و نیز در موطن حافظه، صاحب مزاجی خشک بود در یاد گیری مطالب ضعیف و در حفظ آنها قوی خواهد بود و اگر مزاج شخص در موطن حس مشترک و واهمه خشک و در موطن حافظه مرطوب بود چنین فردی هم در یادگیری و هم در حفظ مطالب ضعیف خواهد بود.
غیر از یبوست و رطوبت مزاج، امور دیگری نیز در قوت و یا ضعف حافظه دخالت دارند یکی از آن امور عدم پراکندگی و اشتغال نسبت به محیط اطراف است. اعنی آنان که اشتغال بیشتری نسبت به محیط اطراف خود دارند و نسبت به مسائل گوناگون پراکنده شدهاند و یا این که صاحب حرکات و جنب و جوش بیشتری میباشند از ضعف قوة حافظه برخوردار خواهند بود، زیرا حفظ و نگهداریِ مطالب نیازمند آن است که فرد تمرکز بیشتری نسبت به یافتههای خود داشته و با حرکات و اشتغالات و پراکندگیهای فراوان، این توحّد و تمرکز بر مطالب را از دست ندهد، لذا کودکان اگر چه دارای مزاجی مرطوب میباشند و این رطوبت مضرّ در حفظ و نگهداری مطالب است ولکن چون نسبت به بزرگترها اشتغال کمتری نسبت به محیط اطراف خود دارند لذا بهتر خواهند توانست مطالب یادگرفته را در قوة حافظه خود حفظ و نگهداری کنند.
جناب بوعلی سینا در فصل سوم مقاله چهارم نفس شفا در اینباره میفرماید: «فاکثر من یکون حافظاً هو الذی لاتکثر حرکاته و لاتتفنّن هممه، و من کان کثیر الهمم کثیر الحرکات لم یذکر جیداً, فیحتاج الذکر مع المادة المناسبة الى أن تکون النفس مقبلة على الصورة و على المعنى المستثبتین إقبالاً بالحرص غیرمأخوذة عنهما باشتغال آخر، و لذلک کان الصبیان مع رطوبتهم یحفظون جیداً، لانّ نفوسهم غیر مشغولة بما تشتغل به نفوس البالغین، فلاتذهل عما هى مقبلة علیه بغیره، و أما الشبان فلحرارتهم و اضطراب حرکاتهم مع یُبس مزاجهم لایکون ذکرهم کذکر الصبیان و المترعرعین.[1]»
یعنی کسی میتواند از قوة حافظة قویتری برخوردار باشد که دارای حرکات زیاد و مقاصد گوناگون و افکار پراکنده نباشد زیرا کسی که همتش منصرف به امور متعدد بوده و دارای حرکات زیاد است خوب حفظ معانی جزئیه نمیکند بدین جهت که حفظ، علاوه برداشتن مادة مناسب (یعنی عنصرِ یابس) محتاج به نفسی است که بر صورت و معنی با حرص و ولع روی آورده و از آنها به امور دیگر مشغول نباشد لذا کودکان اگر چه دارای مزاجی مرطوب میباشند اما در عین حال به خوبی میتوانند مطالب را به خاطر سپارند، بدین دلیل که نفوس ایشان به آن چه نفوس جوانان مشغول است، مشغول نشده و به آن چه رو کنند چیز دیگری آن را غافل و منصرف نمیکند اما جوانان با این که مزاجی خشک دارند اما به دلیل حرارت و اضطراب حرکاتشان، حفظ و نگهداری مطالب در آنها مانند حفظ کودکان و اشخاصی که میان سن کودکی و بلوغ هستند، نمیباشد.
غیر از این موارد امور دیگری نیز در قوت قوة حافظه دخالت دارند اموری چون مراعات کردن آداب تغذیه و نیز توجه نمودن به ساعات خوابیدن و برخاستن؛ مثل این که فرمودهاند: خوابِ بعد از طعام، قبل از استقرار غذا در معده مذموم بوده و موجب ضعف قوة حافظه است و نیز استمناء کردن و یا جماع کردن مفرط با همسر، از جمله اموری هستند که در ضعف قوة حافظه تأثیری مستقیم دارند.
یکی دیگر از اموری که موجب تقویت حافظه میشود مسواک نمودن است، امام صادق علیه السلام در روایتی میفرمایند؛ در مسواک کردن دوازده خصلت است: اول، سنت حضرت رسول اکرم صلى اللهعلیهوآله است، دوم، دهان را پاک میکند، سوم، چشم را روشن میدارد، چهارم، زردی را ببرد، پنجم، دندان را سفید کند، ششم، گوشت بن دندان را سخت کند، هفتم، بلغم را ببرد، هشتم، طعام را بگدازد، نهم، خاطر را تیز گرداند، دهم، خدای تعالی را خشنود گرداند، یازدهم، فرشتگان را شاد گرداند، دوازدهم، نیکی و حسنات را مضاعف گرداند.
یکی دیگر از اموری که موجب تقویت قوة حافظه میشود تکرار نمودن بسیار است، یعنی فرد پس از یادگیری مطالب سعی نماید، آنها را تکرار کند، حال یا به گفتن و یا به نوشتن و یا به مرور دادن در ذهن.
فائده: و اما نکتة بسیار مهمی که ذکر آن اهمیت دارد این است که به طور کلی تقویت هر قوهای بلکه تقویت هر عضوی از اعضای بدن، بسته به میزان استفاده از آن قوه و یا آن عضو میباشد، اعنی هر چه مقدار کارکِشی از قوهای یا عضوی بیشتر شود، آن قوه و یا آن عضو در فعل خود تقویت میشوند، مثلاً اگر کسی در جماع استکثار نماید، قوة مولّده در تولید منی قوی میشود، و یا این که اگر کسی قوة متخیله خود را برای تفصیل و ترکیب صور گوناگون بیشتر بکار گیرد به همان وزان قوة متخیلة او در این امر تقویت میشود، همچنین است قوة حافظه در حفظ معانی، که هر چقدر شخص بتواند با تکرار نمودن، معانی بیشتری را حفظ نماید به همان اندازه قوة حافظه او در حفظ معانی تقویت میشود.
1- نفس شفا، ص 257
شرح مراتب طهارت/داود صمدی آملی/چاپ اول 1389/انتشارات روح و ریحان/تک جلدی/ص 654