علوم عقلی

علوم عقلی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تقییدیه» ثبت شده است

۲۹
مهر

حیثیت اطلاقیه ، نه قیدی به موضوع اضافه می کند و نه علت اثبات محمول برای موضوع را شرح می دهد ، بلکه تأکید است . حیثیت اطلاقیه ، قیدی نیست که به موضوع اضافه شود و در نتیجه موضوع دو چیز (قید و مقید) بشود . همچنین حیثیت اطلاقیه ، بیان علت اثبات محمول برای موضوع نیست ؛ بلکه تنها تأکید موضوع است . می گوییم «الإنسان من حیث هو إنسان ،‌حیوان ناطق» . این «من حیث» نه قید موضوع (انسان) است و نه بیان علت اثبات محمول برای آن ، بلکه تأکید موضوع است ؛ به این معنی که انسان – خود انسان – حیوان ناطق است .

حیثیت تقییدیه ، مقید شدن موضوع به این حیث است ؛ وقتی می گوییم : «الجسم من کونه أبیض مرئی» ، یعنی جسم به تنهائی مرئی نیست . آنچه دیده می شود ألوان است . پس «مرئی» که محمول است ، برای بیاض که حیثیت تقییدیه است ، بالذات و برای جسم بالعرض ثابت است و همین جاست که حیثیت های تقییدیه با واسطه های در عروض یکی می شود . پس اطلاق «مرئی» بر جسم احتیاج به حیثیت تقییدیه «بیاض» دارد . بنابراین ، بیاض ، واسطه در عروض مرئی بودن برای جسم است .

اما حیثیت تعلیلیه ، قید موضوع نمی شود . موضوع یک چیز است ، اما حیثیت ، علت اثبات محمول برای موضوع است . می گوییم : «الإنسان من حیث هو متعجب ، ضاحک» . ضاحک را بر انسان اطلاق می کنیم و  می گوییم : ضاحک است . پس تعجب ، حیثیت تعلیلیه است ، و محمول را برای موضوع اثبات می کند و همین جا نیز واسطه در ثبوت است . زیرا شیء مورد وساطت ، ‌ضحک است . حاجی تصریح می فرماید که واسطه در ثبوت ،‌ دو گونه است ؛ گاهی واسطه در ثبوتی است که واسطه ، متصف به شیء مورد وساطت است و گاهی نیست . گاهی در واسطه در ثبوت ،‌واسطه متصف به شیء مورد وساطت نیست و در عین حال باعث می شود که ذوالواسطه بالذات و حقیقهً متصفبه شیء مورد وساطت شود و گاه ، واسطه خود نیز متصف به شیء مورد وساطت است . در اینجا متعجب ، واسطه در ثبوت ضحک برای انسان است و اسناد ضحک به انسان اسناد حقیقی است . اما در عین حال خود متعجب که واسطه ی ثبوت ضحک برای انسان شده است ، به ضاحکیت متصف نیست .

منبع : شرح دروس منظومه ج 3 ص 19

  • عیسی شیروانی