من کیستم
من کیستم
ای دوستـان مهـربــان مـن کیستـم مـن کیستم
ای همـرهــان کـاروان مـن کیستـم مـن کیستم
ایـن است دائـم پیشهام کـز خویش دراندیشـهام
گشتــه مـرا ورد زبـان مـن کیستـم مـن کیستم
لفظ حسـن شـد نـام من از گفت باب و مـام من
گـر نـام خیـزد از میـان مـن کیستم مـن کیستم
بگذشتهام از اسم و رسم مر خویش را بینم طلسم
آیا شـود گـردد عیــان مـن کیستـم مـن کیستم
این درس و بحث و مدرسه افـزود بر من وسوسه
در انسجام جسم و جان مـن کیستـم مـن کیستم
ای آسـمــان و ای زمیـن ای آفـتــاب آتشیــن
ای ماه و ای استـارگـان مـن کیستـم مـن کیستم
ای صاحـب دار وجـود ای از تـو هر بود و نمود
در ایـن جهـان بیکـران مـن کیستـم مـن کیستم
ای واقـف ســرّ و عیـان ای آشـکــارا و نهـان
از بنـد رنجـم وارهــان مـن کیستـم مـن کیستم
تا کی حسن نالد چو نی تا کی بموید پـی به پـی
گویـد به روزان و شبـان مـن کیستـم مـن کیستم
شرح مراتب طهارت/داود صمدی آملی/چاپ اول 1389/انتشارات روح و ریحان/تک جلدی/ص 390
- ۹۵/۱۰/۲۶