علوم عقلی

علوم عقلی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

وحدت شخصی وجود

جمعه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۳۶ ب.ظ

وحدت شخصی وجود

مراد وحدت وجود چیست ؟ برای وحدت وجود معانی متصور است که با بیان آن جایگاه آن روشن می گردد.

۱-یکی از وجوه وحدت وجود آن است که وجود شخص واحد منحصر به فرد است که همان واجب الوجود است . و مفهوم وجود را همین یک مصداق است و غیر از این فرد مصداق دیگری ندارد . و آنچه که غیر از این مصداق همانند آسمان ، زمین ، ملک ، و غیره است خیالات همان یک فرد است و این موجودات چیز دیگری غیر از همان یک فرد نیستند همانند آب دریا و امواج آن . این نظر مورد پسند نیست زیرا که با بسیاری از قواعد رصین عقلیه مخالفت دارد چون موجب نفی علیت از حق و معلولیت ممکنات ، و نفی احتیاج ممکنات به حق می شود و احدی از حکمای الهی بدین قول تفوّه نفرمودند و در صورت استناد بر آنها ، افک عظیم و اختلاق بزرگی به آنان است .

۲-یکی از وجوه آن وحدت سنخیه است نه شخصی مذکور . به این معنی که مرتبه اعلای وجود مثل حق تعالی با مرتبه ادنای آن متحد است مثل سنخیت جسم و هیولی در اصل حقیقت وجود و تفاوت شأن به شدّت و ضعف و بزرگی درجه ی وجود و کوچکی آن است و نیز تفاوت آنان به شوون وجود از حیات و علم و امثال آنهاست یعنی آنچه که موجب امتیاز آنان است همان است که موجب اتحاد آنهاست .

این همان تشکیک وجود به نظر فهلوییون است . و این نظریه با قواعد عقلیه و مبانی شرعیه منافات ندارد بلکه اکثر محققین درصدور معلول از علت به همین معنی متمسک شده اند . در این صورت موجودات حقایق متباینه نیستند که به مشاء اسناد داده شده است .

۳-وجه سوم وحدت شخصی است ولی نه به صورت وجه اول که یک فرد می دانست و نه سنخیه به وجه دوم ، بلکه بدین صورت که وجود واحد کثیر است یعنی در عین حالی که یک شخص است بسیار است ؛ و این کثرت و تعدد و اختلاف در انواع و آثار با وحدت منافاتی ندارد ، چون وحدت این واحد به جهت نهایت وسعت و احاطه ای که دارد شامل همه کثرات می گردد یعنی برای او وحدتی است که مقابل کثرت نیست بلکه وحدت ذاتیه و مطلقه است که وحدت در مقابل کثرت از مراتب اوست . از این وحدت تعبیر به وحدت در کثرت و کثرت در وحدت می کنند و آن را به نفس ناطقه و قوای آن تمثیل می کنند که «النفس فی وحدتها کل القوی».

از این وحدت به وحدت جمعیه نیز تعبیر می نمایند که در حق تعالی به وحدت حقه حقیقیه و در نفس ناطقه به وحدت ظلیه نام برده می شود . و به همین معنی یکی از بطون «من عرف نفسه فقد عرف ربه» روشن می گردد . این کثرت کثرت نوریه است که هر چه زیاد گردد وحدت آن بیشتر می شود که لسان الغیب خواجه همین معنی را اراده فرموده است که :

زلف آشفته ی او موجب جمعیت ماست        چون چنین است پس آشفته ترش باید کرد

جناب صدر المتألهین در بحث علت و معلول اسفار همین وجه را پذیرفته و بر وجه اول اعتراض کرده است .

۴-وجه چهارم دقیق تر و لطیف تر و بالاتر از وجه سوم است که وجه سوم مقدمه است برای حصول این مقام منیع سنی ، و نردبانی است برای ارتقاء به این منظر بلند رفیع ؛ و تقریرش آن است :

شبهه ای نیست که کثرات و تعدد و اختلاف انواع و اصناف و افراد موجودند و حقّ جلّ جلاله برای ایجاد ممکنات و تکوّن آنها ، ظهور و تجلی به حیات و قدرت و علم و اراده نموده همانند تجلی گوینده فصیح بلیغ در کلامش و مثل ظهور انسان در آئینه های متعدد مختلف از نظر جنس و رنگ و شکل و کوچکی و بزرگی . و شکی نیست که آنچه در این آئینه ها از عکسهای گونه گون که مشاهده می شود ظهور همان انسان و وجود در آنها است البته نه به صورت حلول و نه به صورت  اتحاد . پس شاید کسی یک شخص را در آئینه های گوناگون مشاهده کند و گمان ورزد که این عکسها در ذاتشان مستقل اند ولی عاکس خود را از او غایب کرده باشد که اگر کسی نظرش را به عاکس معطوف بدارد و عشق مفرط به وی پیدا نماید هرگز به این صورها نمی نگرد و در همه این کثرات و تعینات جز او نمی بیند یعنی فقط اصل صورت ها و صاحب آنها می بیند . این همان وحدت وجود در نظر ، و فنای در صورت است .

شرح دفتر دل/داود صمدی آملی/انتشارات روح و ریحان/چاپ 1389/ج 2/ص 348

 

  • عیسی شیروانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی